آموزشهاي کودکان را از چه سني شروع کنيم؟
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۸۴۴۳۵۱
خبرگزاري آريا -
اين نکته بسيار مهم را همه ما ميدانيم که کودک زير 7 سال را نبايد به طور مستقيم آموزش داد و براي آموزش او بايد از روشهاي تخصصي و عيني کمک بگيريم. همچنين همه ما ميدانيم که آموزش تنها به آموزشهاي رسمي محدود نميشود.
اولين آموزشها در خانواده و در محيط آرام خانه شکل ميگيرد. مانند آموزش خوب زندگي کردن، خوب حرف زدن و در کل آموزش چگونه درست انديشيدن را بايد از همان روزهاي نخست کودکي در نهاد کودک جاي دهيم تا با رشد روحي و رواني و فيزيکي او اين امر مهم نيز به تکامل برسد و بعد ساير آموزشهاي جانبي را شروع کنيم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آموزش زبان دوم
کودک از بدو تولد حس شنوايي فوقالعادهاي دارد که به او اجازه ميدهد اصوات مختلف را از هم تشخيص دهد. اگر از همان بدو تولد با کودک با دو زبان صحبت کنيم او توانايي درک هر دو زبان پيدا ميکند. اين کودک دير زبان باز خواهد کرد زيرا با دايره وسيعي از لغات مواجه ميشود که بايد آنها را پردازش کند و در نتيجه دير زبان باز ميکند وگاهي لغات دو زبان را با هم مخلوط ميکند، ولي بعد از مدتي و در صورت مداومت کار برايش عادي ميشود. اين حالت کاملا طبيعي است و در 4- 3 سالگي از بين ميرود. اين نکته را به ياد داشته باشيد که هرگز براي آموختن يا حرف زدن يک زبان نبايد به کودک فشار آورد. هميشه با کوچکترين پيشرفتش او را تشويق کنيد و در صورت ناکامياش در هيچ صورتي نگراني خود را به او نشان ندهيد زيرا ممکن است در حرف زدنش دچار مشکل شود. البته بهتر است آموزش زبان دوم را پس از تکميل زبان اول و کامل شدن دايره لغات کودک آغاز کنيم، زيرا کودک معمولا در 3 تا5/3سالگي به اين مهارت دست مييابد. ميتوان همزمان با شروع مهدکودک آموزش زبان دوم را آن هم به طور غيرمستقيم آغاز كرد و آموزش مستقيم را با شروع مدرسه ادامه داد.
آموزش نقاشي
از 2سالگي ميتوان آموزش رنگها را به کودکان آغاز کرد زيرا کودک از لحاظ رواني و جسمي رشد ميکند، ماهيچههايش قوي ميشود و از نظر بينايي چشمش توانايي دنبال کردن و هدايت دست به هر سمتي را که ميخواهد، دارد. کودکان معمولا سعي ميکنند خطوطي را از چپ به راست رسم کنند. از آنجا که نقاشي آغازي براي نوشتن است، لازم است کودک را به کشيدن نقاشي تشويق کرد. بهترين سن براي شروع آموزش نقاشي با هدف ايجاد خلاقيت در کودک و نه نقاشي کردن در پايان 4سالگي است. منظور از آموزش نقاشي تنها فراهم کردن فضايي براي رشد خلاقيت بچهها از جمله نقاشي است. حتي والدين خود ميتوانند عهدهدار اين امر باشند. ميتوانيد از موسيقي، تئاتر، بازي، قصه، شعر و... استفاده کنيد و فضايي را به وجود آوريد تا کودکتان خود را با زبان تصوير آشنا کند. نقاشي يک زبان بينالمللي است؛ زباني براي گفتن ناگفتهها. بهتر است کودک تا 3 سالگي از گواش، آبرنگ و مداد شمعي براي نقاشي استفاده کند و از 4.5 سالگي به بعد از مدادرنگي استفاده کند. ميتوانيد پايين ديوار اتاقش را سرتاسر مقوا بچسبانيد و او را توجيه کنيد که فقط در آنجا مجاز است نقاشي کند.
آموزش مهارتها و ارزشهاي اجتماعي
مهارتهاي زندگي دائما تذکر دادن به کودک نيست؛ اينکه به او بگوييم مودب باش، جلوي بزرگتر بايست، درست بخور، درست بشين، اينطوري حرف نزن، اينطوري حرف بزن، سلام کن، خداحافظي نکردي. اينها نه تنها مهارتها را بالا نميبرد بلکه اعتماد به نفس آنها را نيز پايين ميآورد. او برداشتي را که ما از هر کدام از بايدها و نبايدها داريم را ندارد. پس بايد به صورت تجربي بياموزد که ادب يعني چه؟ تربيت يعني چه؟ هرچقدر ما برايش توضيح دهيم او به درک درست نميرسد و بايد تجربه کند. اگرکودک ما سلام نکرد يا خداحافظي را فراموش کرد نشانه آن نيست که او بيادب است و بيادب ميماند. او هنوز درک درستي از اين واژهها ندارد يا شايد زمان استفاده مناسب از آن را نميداد. در هر صورت او را به اجبار وادار به کاري که ميل به انجام آن ندارد، نکنيد. براي آموزش او روش ترغيب وتشويق بسيار مناسب است. هيچ وقت براي انجام ندادن رفتارهاي اجتماعي احساس شرم و گناه به او ندهيد و از جملاتي مانند بد و زشت است و گناه و... استفاده نکنيد. براي انجام کاري اصرار و خواهش نکنيد چون نتيجهاي نخواهد داشت يا اگر هم داشته باشد موقتي است و زود از بين ميرود.
آموزش موسيقي
بر اساس پژوهشهاي بسيار، درک موسيقي از دوران جنيني آغاز ميشود. اما دريافت علائم صوتي و واکنشهاي ناشي از آن زماني است که کودک قادر به تحليل و تفکيک صداها و آواهاست. بسياري از کارشناسان آموزش و نيز روانشناسان در پي تحقيقات پژوهشگران بهترين سن آموزش موسيقي به کودکان را 2 تا 8 سالگي ميدانند؛ البته باز هم به روش غيرمستقيم.
آموزش ورزشي
يکي از رشتههاي ورزشي مناسب براي سنين زير پيش دبستان ژيمناستيک است تا مهارتها و هماهنگيهاي حرکتي کودک تقويت شود. در بسياري از مهدها و باشگاهها اين کلاسها داير است و والدين ميتوانند از 4 سالگي فرزندشان را در اين کلاسها ثبتنام کنند. البته از اين سنين ميتوان کودک را با شنا نيز آشنا کرد.
منبع:bartarinha.ir
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۴۴۳۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم
به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، بسیاری از دانشآموزان به دلیل عشق به معلم در کلاس حاضر میشوند و حتی یک ضربالمثل قدیمی در این راستا میگوید که «درس معلم گر بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد، طفل گریز پای را». این ضربالمثل نشان میدهد که مهمترین ابزار یک معلم میتواند محبت باشد.
به بهانه روز معلم با یکی از معلمان مریم بیات از شهرستان ملایر در یک مدرسه دورافتاده مصاحبه و گفتوگویی داشتیم.
مشروح گفتوگوی تفصیلی خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا به شرح زیر است؛
آنا: شرح حال خودتان را به مناسب هفته مقام معلم بفرمایید و اینکه چه شد که به شغل معلمی علاقهمند شدید؟
بیات: از دانشگاه که فارغالتحصیل شدم مشوش بودم و هرجایی و لابلای سطرهای هرکتابی دنبال خودم میگشتم، حتی محیط غنی و آدمهای جورواجور دانشگاه نتوانستند کمکم کنند بفهمم جای درست کجاست.
چند شغل مختلف را امتحان کردم؛ من جمله فروش بستههای آموزشی و حتی نسخه پیچی در یک داروخانه شلوغ مرکز شهر، ولی باز هم چیزی کم بود. مطمئن بودم اینجا جای من نیست. بعد روانشناسی را انتخاب کردم و مدرک آن را نیز گرفتم ولی این هم کم بود.
با تشویق پدر و خواهرم که هر دو فرهنگی هستند در دومین آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم و وارد دنیایی شدم که هر ثانیهش برام ناشناخته بود. آنجا فهمیدم که به مکان درست و خود درست نزدیک میشوم. از بچهها حس خوبی میگرفتم و همین انرژی من را واداشت تا ادامه دهم.
هر روز همه فکرهایم را پشت در کلاس میگذاشتم و با هر سلامی که میشنیدم به آنها نزدیکتر میشدم. هر روز با هرلبخندی شارژ و با گرفتن دستان کوچکشون همراه میشدم. نوشتن هر کلمهای من را به وجد میآورد و وقتی آنها حرفهایم را میفهمیدند در چشمانشان نور را جستجو میکردم هر روز میجنگیدم تا از غفلت دورشان کنم، تا به آنها بفهمانم دنیا خیلی بزرگ و خدا خیلی مهربان است.
دانلود فیلم اصلی کد ویدیوبه خودم آمدم و دیدم یکسال گذشته است و توانستم در اولین سال تدریسم ۲۷ دانشآموز کلاس اولی را آموزش بدهم، کاری که هنوز هم خیلی از همکاران با تجربهام جرئت انجامش را ندارند. دیدم آنقدر از این وروجکها درسها گرفتم که دیگر آن آدم سابق نیستم. ظاهراً فقط من به دانشآموزانم درس میدادم؛ ولی در حقیقت در مسیری باهم پیش میرفتیم که هر ثانیهاش به یاد موندنی بود.
روزهایی که میبایست با مشکلات خانوادگیشان کنار بیایم، که قبول کنم همه چیز در خانههایشان روی روال نیست، که گاهی مادر تنهایشان گذاشته و گاهی پدر به دام اعتیاد افتاده، باید غصه کفشهای پارهشان را میخوردم و گاهی باید از پریده بودن رنگشان گرسنگیشان را میفهمیدم، گاهی بهجای مادر باید دست محبت به سرشان میکشیدم تا حداقل یک ساعت در کنار من فراموش کنند که فرزند طلاق هستند، یا حتی برای یکی از آنها بند کفش میبستم. روزهایی که باید همه این مشکلات را گوشه ذهنم انباشته میکردم و با هر روشی که از دستم برمیآید به آنها بابا و آزاده را یاد میدادم، جایی که از کمترین وسایل کمک آموزشی خبری نبود.
روزهایی که بیشتر از اینکه به دانشآموزانم کمک کند، به من کمک کردند تا رسالتم را در زندگی یعنی ایستادن وسط نادانیها و جنگیدن علیه تاریکی پیدا کنم. سخت بود، سختتر از هر تغییر دیگری، اما نتیجه دلگرمم میکرد: روی کاغذ کوچکی نوشته بود خانم عزیزم دوستت دارم.
آنا: یک تعریف از تدریس اثزبخش و اثرگذار بفرمایید؟ شرایط و ویژگی های یک تدریس اثربخش به چه صورتی است و بفرمایید که شما در این خصوص برای ترغیب دانش آموزان به درس از چه روشها و راهکارهایی استفاده میکنید؟
ضرورت برنامهریزی یک طرح درس حداقل دو روز پیش از تدریس لازم
بیات: به نظر بنده تدریس اثربخش تدریسی است که با توجه به استعدادها، ظرفیتها و تفاوتهای فردی دانشآموزان برنامهریزی میشود و چند روز پیش از تدریس باید شرایط آموزش آن مفهوم در دانشآموزان از نظر روحی و ایجاد انتظار رویارویی با یک درس جدید و هم از نظر تامین پیش نیازهای لازم ایجاد شود. بهطور مثال اولین کلمهای که دانشآموز فرا میگیرد «آب» است، پیش از آن حدود یک هفته با داستان، کاردستی، نقاشیهای جذاب و ایفای نقش در کلاس زمینه آموزش آن رو فراهم میکنیم، بعضی دانشآموزان لمسی هستند و با کاردستی درست کردن بهتر ارتباط برقرار میکنند، بعضی از آنها سمعی هستند و داستان گویی برای آنها مفید است، بعضی از آنها هم بصری هستند و با نقاشیهای ساده جذب میشوند. به همین منظور برنامهریزی یک طرح درس حداقل دو روز پیش از تدریس لازم به نظر میرسد.
باید ذهن دانشآموزان برای دریافت مفهوم آماده و ورزیده باشد
به مرور که تجربه کسب میکنیم و با گذشت یک یا دوماه از سال تحصیلی، حیات کلاس را خوب درک کرده و با توجه به حالات مختلف بچهها میتوان موضوعات مختلفی را برای تدریس انتخاب کرد. بهترین زمان برای تدریس هر مفهوم زمانیست که ذهن دانشآموزان برای دریافت آن مفهوم آماده و ورزیده باشد.
آنا: همانطور که به تاثیرگذاری نقش معلم بر تربیت دانشآموزان آگاه هستید، بفرمایید راهکاری کاربردی برای یک تدریس اثربخش چیست؟
بهترین راه همراه شدن با دانشآموز و روحیات است
بیات: به منظور ترغیب دانشآموزان برای تدریس، بهترین راه همراه شدن با دانشآموز و روحیات وی است. اگر دانشآموز برای لحظهای این احساس را داشته باشد که معلم و اهدافش از او جداست، ممکن نیست بتوان کلاس را حتی مدیریت کرد، چه برسد به آن که امور آموزشی و تربیتی محقق شود. همراه شدن با دانشآموزان از طریق مشارکت در تمرینها و بازیهایشان و مشارکت دادن آنها در امور مدیریت کلاس میسر است. بهعنوان مثال میتوان افرادی را بنا به شناخت تواناییهایشان مسئول انضباط کلاس، مسئول بررسی تکالیف دانشآموزان یا مسئول مراقبت از اموال کلاس قرار داد. این امر علاوه به القای حس مفید و با ارزش بودن و افزایش اعتماد به نفس میتواند آنها را به انجام امور درسی علاقمند کند.
دانشآموزان انعطاف آموزگار را درک میکنند و خود را با آن هماهنگ میکنند. بهطور مثال اگر روزی از کوتاهی آنها در انجام تکالیف چشمپوشی کنید مانند یک دوست اشتباهات شما را در خلوت به شخص شما گوشزد خواهد کرد.
در منطقهای که بنده تدریس میکنم بخصوص در دوره اول (پایههای اول دوم و سوم) به شوق آوردن دانشآموزان با هدیههایی به کوچکیِ یک مداد مشکی خیلی رایج است. متاسفانه با دانشآموزانی روبرو هستیم که بعضا سادهترین و ابتداییترین نیازهایشان طرد شده و کلاس و مدرسه را راهی برای ثابت کردن خودشان میدانند. دانشآموزانی که اگر پدرانشان در دام اعتیاد نباشند قطعاً صدها کیلومتر آنطرفتر در دورترین شهرها مشغول به کار هستند.
در این سالها آموختهام با هموار کردن اولین نیازهای کودکانم امنیت، دوست داشته شدن و مفید بودن است. به سادگی میتوانم آنها را در هر امری با خود همراه کنم. کودکان در سنین دبستان بیشترین تاثیر را از آموزگار خود میگیرند و با او همذات پنداری عمیقی دارند.
آنا: توصیه و رهنمودی اگر به معلمان برای تدریس اثربخش دارید، بفرمایید؟
بیات: برای اینکه جایی در دل دانشآموزانتان باز کنید و از آن راه هرطور لازم میدانید خمیر وجودشان را شکل دهید کافیست مانند آنها باشید. با خصوصیاتشان همراه شوید، درکشان کنید و برای ضعفهایشان تدبیری بیاندیشید. کافیست کلاس را از روند قابل انتظار آنها خارج کنید.
برای اینکه جایی در دل دانشآموزانتان باز کنید و از آن راه هرطور لازم میدانید خمیر وجودشان را شکل دهید کافیست مانند آنها باشیدامسال با توجه به اینکه در پایه اول خدمت میکنم تصمیم گرفتم هر روز با روحیات کلاسم پیش بروم. اولین لحظات دیدارمان را به احوالپرسی میگذارنیم. سپس کمی با هم حرکات نرمشی انجام میدهیم، فعالیتی که هم مشکل خوابآلودگی آنها را حل میکند و هم برای شروع درس نشاط کافی به آنها تزریق میکند. سپس به کمک چند دانشآموز که مسئول هستند تکالیف روز قبل را بررسی میکنیم و در صورت نیاز یکی از دانشآموزان بخشی از آن را روی تابلو نوشته و توضیح میدهد، این کار آنها را در مدیریت کلاس مشارکت میدهد و وقتی خودشان را بخشی از کلاس بدانند برای بهتر شدن آن قلباً تلاش خواهند کرد.
پس از آن (حدوداً ۱۰ دقیقهی آخر زنگ اول) همه با یکدیگر لقمههای سالمی که از منزل همراه داریم را میل میکنیم. این کار برای دانشآموزانی که اول صبح میلی به خوردن صبحانه ندارند خیلی مفید است؛ مغزشان مواد مغزی لازم را دریافت میکند، صبحانه خوردن را تمرین میکنند و برای ورود به آموزش آماده میشوند. از طرفی با انتخاب لقمههای سالم برای صبحانه، آنها شانس بیشتری برای داشتن یک تغذیه سالم در آینده خواهند داشت.
باید توجه داشت که دانشآموزان در دوره اول ابتدایی در هر بار بیش از ۲۰ تا ۲۵ دقیقه نمیتوانند بر موضوعی تمرکز کنند. لذا با مدیریت زمان و با تلطیف تدریس توسط شعر و بازی و ایفای نقش میتوان تا حد زیادی این توجه را افزایش داد و عمق بخشید.
آنا: نکته پایانی و تکمیلی؟
از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم
بیات: در پایان از همه همکارانم در جایجای این میهن سرافراز تمنا میکنم از تاثیرشان بر لوح سفید کودکان غافل نباشند. کودکان هر خصلت خوب و بدمان را فرامیگیرند، با هر فریادمان از ما دور میشوند و با هرلبخندی خود را در آغوش خدا حس میکنند. خود را تربیت کنیم و مراقب رفتار خود باشیم و خواهیم دید که آنها به بهترین شکل خود رفتار خواهند کرد.
آموزگاری که با فراغ بال در کلاس حاضر میشود حتما تاثیرگذارتر از آموزگاریست که برای تامین معیشت خانوادهش مجبور است دو شیفت کار کنداگر امکان تدریس در مناطق محروم را دارید از آن چشمپوشی نکنید. در بعضی نقاط کشورم دانشآموزان مستعد و خلاقی منتظر حضور شما در کلاس هستند که از سادهترین امکانات و حقشان در خانه و جامعه محرومند، که منتظر رسیدن یک پیامبر مهربانی برای قلب کوچکشان هستند. دانشآموزانی که شاید سالی یکبار به زحمت بتوانند کفش یا لباسی نو بر تن کنند، ولی هنگام تدریس یک گام از شما جلوترند و با جملاتی که ادا میکنند شما را شگفت زده میکنند. فرزندانی که اگر میشد برای هرکدامشان مادر و پدر شویم چه آیندههای درخشانی که رقم نمیزدند!
از مسئولان کشورم بهخصوص وزیر آموزش و پرورش تقاضا دارم دانشآموزان کشورم را بخصوص در مناطق محروم حمایت کنند. حتماً با کمترین هزینهها ولی به شکل اصولی میتوان بسیاری از آنها را از ورطه اعتیاد و بزه دور کرد و به عنوان آخرین خواسته تقاضا دارم به معیشت جامعه معلمان توجه دوباره شود. آموزگاری که با فراغ بال در کلاس حاضر میشود حتما تاثیرگذارتر از آموزگاریست که برای تامین معیشت خانوادهش مجبور است دو شیفت کار کند. نمیتوان از تاثیر روحیات و خلقیات آموزگار بر کلاس درسش غافل شد.
دانلود فیلم اصلی کد ویدیوانتهای پیام/